میدهند.
در دورانهای گوناگون تعاریف گوناگونی ، با توجه به نیاز آن زمان برای مدیریت ارائه شده است :
سه موج مختلف از مدیریت را مرور می کنیم.
یعنی مدیریت در تاریخ خود سه دوره مهــــم را گذرانده است
در نگاه اول مدیریت اینگونه تعریف میشد :
"مدیریت یعنی: هنر انجام کار توسط دیگران "
این تعریف مربوط به مدیریت دوران ارباب – رعیتی میباشد ونظر ونگاه استثماری دوران گذشته از جانب مدیریت به زیردستان و کارکنان را بیان می کند .
در این دوران ، بهره برداری از تواناییها و نیروهای دیگران به نفع خود نوعی هنر محسوب می شد ، که بیشتر در حکومتها و مدیریتهای استثماری دیده میشد. و نتایج این نوع نگاه معمولا نتیجه استثماری بوده است .
ابزار قوی در این نوع نگاه برای استثمار بیشتر ، "تحمیق مردم" بود که به استثمارگران در استثمار بیشتر مردم کمک می کرد.
در نگاه و موج دوم ، ریشه این نگاه را در زمانی میتوان دانست ، که ملتها پس از انقلاب صنعتی در جستجوی منابع جدید برای سازمانهای خود بوده اند ، و کشورها با محدودیت سرمایه ها و منابع، روبرو بودند ( اقتصاد خرد و مدیریت خرد یا مدیریت سازمانها شکل گرفت )
در نگاه دوم ، علم مدیریت را اینگونه تعریف می کردند
"مدیریت یعنی : ارتباط صحیح بین منابع محدود و نیازها و اهداف نامحدود."
همیشه منابع محدود است و نیازها نامحدود ،ارتباط صحیح بین منابع محدود و نیازها و اهداف نامحدود در این نگاه ، مدیریت نامیده میشد .
و مدیر کسی بود که بتواند بهترین استفاده را از سرمایه ها و منابع محدود و در دسترس خود داشته باشد تا به بهترین نحوی به اهداف و نیازهای سازمان خود برسد.
"ملاکهای موفقیت مدیران در این تفکر و در این دوره
بهره وری بیشتر و نتیجه گیریهای ، مادی و عددی آنها بوده است ." در این دوره یعنی در زمانی که با محدودیتها ســروکار داشتیم انتظار ما از اعمال مدیر شامل
برنامه ریزی ، نظارت ،ارزیابی ، کنترل و بازرسی میشد ، همانطور که میبینید در این تعریف خبری از ارزشهای درون سازمانی و بیرون سازمانی نبود.
اکنون عصر دانایی و آگاهیست ، با افزایش دانایی در جامعه و با داشتن شهروندان و مخاطبین و مشتریان آگاه تر، که در عصر اطلاعات بوجود آمده است ، و هر لحظه در جریان اطلاعات و آگاهی های جدید است موج بسیار مهم و فراگیر بزرگی در مدیریت نیز شکل می گیرد :
موج سوم تاریخ مدیریت:
این موج مبتنی بر دانایی و آگاهی و شناخت ارزشهــا میباشد و راه حل ها و مکانیزمها و روشها در مدیریت در این دوره ، " پایه محکمی در دانایی و فرهیختگی دارد"
و اصل مهم آن :
مدیریت بر اساس ارزشهای انسانی و مسئولیتهای اجتماعی میباشد .
امکان ندارد امروز شما آلودگی محیط زیست تولید کنید و انتظار داشته باشید ، مورد تحسین مشتری باشید و سازمان موفقی داشته باشید ، امکان ندارد از نیروی کار زنان و کودکان به صورت استثماری ، و با دستمزد پایین استفاده کنید و مشتریان شما قهر و اعتراض نکنند.
در اواخر مارس سال2016 سازمان عفو بین الملل در گزارشی به فیفا اعتراض نمود که در کشور قطر نقض حقوق کارگران و کار اجباری و شرایط بد اقامتی ، برای کارگران در هنگام ساخت ورزشگاههای جام جهانی برای مسابقات سال 2022 اتفاق می افتد .
این حد از انتظار رعایت حقوق انسانها ، نشان می دهد که نه تنها مشتریان ما به رعایت این حقوق حساس هستند بلکه ، سازمانهای بین المللی هم تا چندین و چند لایه پایین تر ، خود را موظف بر نظارت می دانند تا در مقابل آنچه ارزشهای انسانی نامیده میشود ، نظارت داشته باشند .
در عصر ارزشها ، امکان ندارد شما از فضای رانت ، اجحاف یا انحصار ، پولهای مشکوک و ...در تولید و بازار استفاده بفرمایید و با قهر مخاطب و مشتری روبرو نشوید .
تغییرات بسیاری در اطراف ما ، در اثر انقلاب اطلاعات بوجود آمده و ارزشها را پر رنگ تر و مهمتر کرده است و نیکیها و بدیها ، از طرف شهروندان ، مردم ، مخاطبین و مشتریان ، جوابها و واکنشهای بزرگتری را در پی دارد . پس در اولین قدم : " ارزشهـــای کارکنان، مشتریان ومخـاطبین و جامعه خود را ، به خوبی بشناسید."
برنامهریزی به عنوان ((طرحی برای آیند? مطلوب و تعیین راههای مؤثر وصول به آن)) تعریف شده است. برنامهریزی وسیلهای است که مدیران با توسل به آن، وضعیت واحد یا سازمان تحت نظارت خود را در آینده پیشبینی و ابزار، وسایل، راهحلها و راهبردهای مناسب برای تحقق هدفهای از قبل تعیین شده را، فراهم میکنند.
سازماندهی یعنی شکستن هدف کلی و مأموریت اصلی سازمان در قالب هدفهای جزئیتر و وظایف واحدها به منظور تحقق هدف یا هدفهای از قبل تعریفشد? سازمان. در سازماندهی، وظایف، اختیارات و مسئولیتهای واحدها و پُستها مشخص میگردد و نحو? هماهنگی این متغیرها یا عوامل، معین میشود. سازماندهی نوعی فعالیت مستمر و مداوم است که مدیران همواره با آن روبرو هستند و منحصر به طراحی سازمان در هنگام شکلگیری آن نیز، نمیشود.
کنترل فعالیتی است که ضمن آن، عملیات پیشبینی شده با عملیات انجام گرفته، مقایسه میشود و در صورت وجود اختلاف و انحراف بین آنچه باید باشد و آنچه که هست، نسبت به رفع مشکل و اصلاح این نوع انحراف، اقدامات لازم انجام میگیرد. بر این اساس، کنترل
فعالیتی است که طی آن میبایستها با هستها، مطلوبها با موجودها و پیشبینی شدهها با عملکرد واقعی کارکنان مقایسه میشوند و با روشن شدن فواصل بین وضع مطلوب و وضع موجود، تصمیمات در مورد اقداماتی که باید جهت از بین بردن این فواصل انجام گیرند، مشخص میگردند.
یکی از مهمترین وظایف مدیریت و رهبری، جهت دادن و نفوذ بر اعضای سازمان میباشد. رهبری اثربخش مستلزم اِعمال نفوذ و اثرگذاری بر افراد است و مدیر اثربخش، بر افراد تحت نظارت خود تسلط دارد. ضمناً افراد نیز نفوذ و قدرت رهبر اثربخش را پذیرا هستند. قدرت عبارت است از توانایی اِعمال نفوذ بر دیگران و نفوذ نیز همان اَعمال مستقیم یا غیرمستقیم رهبر است که باعث تغییر در رفتار یا نظرات دیگران میشود.
ارتباط تار و پود سازمان را به هم پیوند میزند و موجب یکپارچگی و وحدت سازمانی میشود. مسئولیت برقراری و حفظ شبک? ارتباطی سالم و اثربخش، بر عهد? بدن? مدیریت (یعنی کلی? مدیران در سطوح عالی، میانه و پایه) است. کلی? فعالیتهای مدیران بدون برخورداری سازمان از نظام ارتباطی اثربخش، فلج خواهد شد و امکان ادار? سازمان، از بین خواهد رفت. به هر حال، یکی از وظایف مهم مدیران هر سازمان، فراهم آوردن امکاناتی است که با بهرهگیری از آن امکانات، برقراری ارتباطات در سازمان، تسهیل میشود.
تصمیمگیری عبارت است از انتخاب یک راهحل از بین راهحلهای ممکن. بر این اساس، وظیف? اصلی مدیران هر سازمان آن است که در رابطه با هر مشکل، کلی? راهحلهای موجود را بررسی و بهترین راهحل را جهت رفع هر مشکل با مسئله، انتخاب کنند.
1? مدیریت سطح بالا که از هیئت مدیران، مدیر عاملان، یا اعضای هیئت اجرایی تشکیل شده است.
2? مدیریت سطح متوسط که از مدیرانی مثل مدیر کارکنان، تولید، فروش، بازاریابی، منابع، مالی و غیره تشکیل شده است.
3? مدیریت سطح پایین یا مدیران سطح عملیاتی که از سرکارگر، ناظر، کارگران روزمزد و غیره تشکیل شده اند.
مدیران سطح بالا به افرادی اطلاق می شود که جزء مقام های اصلی و اساسی شرکت هستند مثل هیئت مدیران، مدیرکل و سایر اعضای اصلی که مسئول عملکردهای سیستماتیک شرکت هستند. مدیرات سطح بالا به طور مستقیم کار اجرا نمی کنند. به طور کل برای یک شرکت بزرگ، عملکردها و مسئولیت های عمده و مهم را فرد نمی تواند انجام دهد، از اینرو نیاز به گروهی متراکم از اعضا است. مدیران سطح بالا باید بیشتر بر روی توانایی کارکنان هم در کیفیت کلی و هم تکنیکی متمرکز شوند. وظیفه آنها شامل خلاقیت، انگیزه، و حس
قضاوت است. این مدیران همچنین گروه سیاست گذار شرکت هستند که مسئول جهت کلی و فعالیت های شرکت می باشند.
ایجاد اهداف، سیاست ها و عوامل تعیین کننده لازم برای پیشرفت و توسعه هر چه بیشتر شرکت.
اجرای کامل و کارامد اهداف در شرکت و حفظ تعادل و توازن استراتژیک در کلیه اعمال انجام شده توسط مقام های بالاتر.
قرار ملاقات با بالاترین مقام شرکت مثل مدیران، روسای شرکت و از این قبیل.
بازبینی کار کلیه پرسنل در همه سطوح.
عملکرد مدیریت رده بالا فراهم آوردن توصیفی دقیق و جزء به جزء از طبیعت و ذات فعالیت های خود می باشد. اهداف نیز ممکن است جزئی باشند مثل تخصص در کار، قیمت گذاری رقابتی، بازاریابی و رابطه بین مشتریان، کارکنان و عموم.
مدیریت رده متوسط شامل اجرای سیاست ها و برنامه هایی است که توسط مدیران رده بالا تعیین شده است. این سطح مدیریت شامل مدیران هر بخش و سایر اعضای هیئت اجرایی می شود که کارکنان را به سمت اهداف تعیین شده هدایت کرده و منابع لازم را برای انجام کار دراختیار آنها قرار می دهند. این گروه مسئول اجرای سیاست ها در سازمان هستند. در این سطح، مدیران باید عملیات ها، دستورالعمل هایی که از طرف مدیران رده بالاتر داده شده را برنامه ریزی کرده، منابع لازم را جمع آوری کرده و کار کارکنان را کنترل کند.
این مدیران مسئول هدایت کلیه عملکردهای هر بخش می باشند؛ آنها راهنمایی ها و ساختارهای لازم را در جهت اهداف شرکت تامین می کنند.
اعمال و وظائف مدیران رده متوسط از این قرار است:
دنبال کردن قوانین و سیاست های تعیین شده توسط مدیران برتر.
انگیزه دادن به پرسنل برای تولید و بازدهی بیشتر.
جمع آوری گزارش تجزیه و تحلیلی جزء به جزء از شرکت و پرسنل.
درک متقابل با بخش های دیگر شرکت.
ارائه پیشنهاد به مدیران رده بالا.
این مدیران پایین ترین رده مدیران شرکت هستند که شامل سرکارگرها و ناظران اجرایی است که تعدادی کارگر به آنها برای انجام پروسه طبق برنامه کمک میکنند. مقام و مسئولیت آنها در شرکت معمولاً کمتر با کارکنان دیگر مقایسه می شود. آنها باید قوانین و راهبردهای تعیین شده توسط مدیران رده های بالاتر را دنبال کنند. اهمیت عملکردهای این سطح مدیریت را نمی توان نادیده انگاشت. اگر کارگران و کارمندان رده پایین نتوانند خوب کار را بفهمند و بدانند که چه باید بکنند (که فهماندن آن وظیفه همین مدیران رده پایین است) برنامه ها و اهداف مدیران رده بالا با شکست مواجه خواهد بود.
کیفیت و کمیت کاری که انجام می شود به عملکرد کارگران این سطح دارد و اینکه آنها برای رسیدن به اهداف شرکت تا چه حد تلاش کرده اند. ناظران این سطح باید استانداردهای کیفیت محصولات تولید شده را حفظ کرده و برنامه ها را خوب به کارگران منتقل کنند. آنها همچنین مسئول حفظ احترام و نظم میان خود و افزایش روحیه کار میان کارگران هستند.
در دنیا، اصطلاح کمبود وقت وجود دارد اما مشکل کمبود وقت وجود خارجی ندارد.
تماما از درون انسان نشات میگرد؛ اگر شما شیوه صحیح مدیریت زمان را بدانید دیگر مشکل کمبود وقت نخواهید داشت بلکه زمانی را هم اضافه خواهید آورد.
زمانی که شما در حال کسب و کار خود هستید، زمان پول است. حداکثر روز خود را با راهنمایی های مدیریت زمان ده ساله ما به حداکثر برسانید
1,398 بازدیدمطالعه بیشتر ...لازم نیست حتما یکی از 500 یا حتی 500هزار شرکت برتر بهلحاظ میزان فروش باشید تا بتوانید از نکات گفتهشده در این مقاله برای دستیابی به عملکرد تجاری خوب بهره ببرید. درواقع بعضی از کسب و کارهای کوچکِ بسیار خوب هم، با اجرای برخی از این اصول، پیشرفت کرده و به موفقیت رسیدهاند.
395 بازدیدمطالعه بیشتر ...با اینکه همهی ما در هر شبانهروز 24 ساعت وقت داریم، ولی به نظر میرسد برخی افراد در همین زمان کارهای بیشتری را به انجام میرسانند. پاسخ در مهارتِ «مدیریت زمان» نهفته است. این افراد زمان را به شکلی استثنایی و متفاوت از دیگران مدیریت میکنند. یکی از سختترین مهارتهایی که در آغاز فعالیتهای شغلیتان باید بیاموزید، «مدیریت زمان» است. مدیریت زمان مفهوم پیچیدهای نیست، اما عمل کردن به آن بهطرز حیرتآوری دشوار است. در این مقاله با 20 نکته درباره مدیریت زمان آشنا میشوید که در جوانی باید بدانید و به کار ببندید.
398 بازدیدمطالعه بیشتر ...برای موفقیت و شکـست در تجـارت، دلایـل خاصـی وجـود دارد. در تجـارت، در خصوص این معیارها هر چـه صـراحتتـان بیـشتر باشـد، میتوانید اقـدامات و تصمیم های بهتـری اتخـاذ کنیـد. بـا تحلیـل و مقایـس? تجـاری شما بـا دلایـل ایـن شکست ها و موفقیت ها، برای بهبود میـزان فـروش و سوددهی خـود، بـه بیـنش کلیدی مورد نیاز، دست پیدا خواهید کرد. شنیدهاید که میگویند: «آنچه نمیدانید بـه شـما آسـیب نمیرساند
977 بازدیدمطالعه بیشتر ...ممکن است تصور کنید که شما راهتان با آن دسته افراد موفقی که پیوسته کامیابی های تازه حاصل می کنند یکی نباشد. البته ممکن است آنها توانایی هایی داشته باشند که شما فاقد آن هستید، اما همیشه به یاد داشته باشید: موفقیت شغلی آموختنی است و تنها تفاوت شما با آنها این است که آنها همیشه یک سری عادات خاص را به کار می بندند و این باعث کامیابی شان می شود
1,530 بازدیدمطالعه بیشتر ...سطوح مدیریت یکی از جنبه های بسیار مهم در زندگی اقتصادی است و با کسانی سر و کار دارد که درگیر مدیریت کردن سرمایه گذاری ها و تشکیلات اقتصادی هستند. هر کجا که برای برآورده کردن نیازها، به تلاش انسانی نیاز باشد، مدیریت لازم است. مدیریت فعالیت های انسان را با استفاده هماهنگ و متعادل از منابع تنظیم و تعدیل می کند.
308 بازدیدمطالعه بیشتر ...انسانها اغلب با گذشت زمان، در زمینههای مختلف مهارت بیشتری کسب میکنند. مثلا ما در مقایسه با 50 سال گذشته، کشاورزان بهتری، دوندگان سریعتری، خلبانان مطمئنتری و آبوهواشناسان دقیقتری شدهایم. اما هنوز از نظر مدیریتمالی ضعیف هستیم. در این مقاله با 71 نشانه آشنا میشوید که به شما میگویند هیچ سررشتهای در مدیریت پول خود ندارید. اگر به درصد ورشکستگیهای شخصی، بحرانهای مالی، وامهای دانشجویی، بدهیهای پرداخت نشده و نرخ پساندازها نگاه کنیم، متوجه خواهیم شد که مردم از نظر دانش مالی، از گذشته تا کنون نهتنها تغییر چندانی نداشتهاند، بلکه بدتر هم شدهاند. این موضوع یکی از بخشهای زندگیِ ما است که مهارت لازم را در آن نداریم. در این مقاله 71 دلیل برایتان میآوریم تا ثابت کنیم چرا مردم در مدیریت پول شان ضعیف عمل میکنند.
5,841 بازدیدمطالعه بیشتر ...در دنیا، اصطلاح کمبود وقت وجود دارد اما مشکل کمبود وقت وجود خارجی ندارد.
تماما از درون انسان نشات میگرد؛ اگر شما شیوه صحیح مدیریت زمان را بدانید دیگر مشکل کمبود وقت نخواهید داشت بلکه زمانی را هم اضافه خواهید آورد.
زمانی که شما در حال کسب و کار خود هستید، زمان پول است. حداکثر روز خود را با راهنمایی های مدیریت زمان ده ساله ما به حداکثر برسانید
1,398 بازدیدمطالعه بیشتر ...لازم نیست حتما یکی از 500 یا حتی 500هزار شرکت برتر بهلحاظ میزان فروش باشید تا بتوانید از نکات گفتهشده در این مقاله برای دستیابی به عملکرد تجاری خوب بهره ببرید. درواقع بعضی از کسب و کارهای کوچکِ بسیار خوب هم، با اجرای برخی از این اصول، پیشرفت کرده و به موفقیت رسیدهاند.
395 بازدیدمطالعه بیشتر ...با اینکه همهی ما در هر شبانهروز 24 ساعت وقت داریم، ولی به نظر میرسد برخی افراد در همین زمان کارهای بیشتری را به انجام میرسانند. پاسخ در مهارتِ «مدیریت زمان» نهفته است. این افراد زمان را به شکلی استثنایی و متفاوت از دیگران مدیریت میکنند. یکی از سختترین مهارتهایی که در آغاز فعالیتهای شغلیتان باید بیاموزید، «مدیریت زمان» است. مدیریت زمان مفهوم پیچیدهای نیست، اما عمل کردن به آن بهطرز حیرتآوری دشوار است. در این مقاله با 20 نکته درباره مدیریت زمان آشنا میشوید که در جوانی باید بدانید و به کار ببندید.
398 بازدیدمطالعه بیشتر ...برای موفقیت و شکـست در تجـارت، دلایـل خاصـی وجـود دارد. در تجـارت، در خصوص این معیارها هر چـه صـراحتتـان بیـشتر باشـد، میتوانید اقـدامات و تصمیم های بهتـری اتخـاذ کنیـد. بـا تحلیـل و مقایـس? تجـاری شما بـا دلایـل ایـن شکست ها و موفقیت ها، برای بهبود میـزان فـروش و سوددهی خـود، بـه بیـنش کلیدی مورد نیاز، دست پیدا خواهید کرد. شنیدهاید که میگویند: «آنچه نمیدانید بـه شـما آسـیب نمیرساند
977 بازدیدمطالعه بیشتر ...ممکن است تصور کنید که شما راهتان با آن دسته افراد موفقی که پیوسته کامیابی های تازه حاصل می کنند یکی نباشد. البته ممکن است آنها توانایی هایی داشته باشند که شما فاقد آن هستید، اما همیشه به یاد داشته باشید: موفقیت شغلی آموختنی است و تنها تفاوت شما با آنها این است که آنها همیشه یک سری عادات خاص را به کار می بندند و این باعث کامیابی شان می شود
1,530 بازدیدمطالعه بیشتر ...کلمات کلیدی: